وبلاگی از شن و مه

متن مرتبط با «تو کجایی گل نرگس» در سایت وبلاگی از شن و مه نوشته شده است

عطر تو...

  • از ترک‌های ذهن من پنجره‌های آبی می‌روید برای تماشای توشب که می‌رسد عطرت همه جا رامثل روز روشن می‌‌کندچه سَرخوردگیِ خوبی‌ست نوشتنِ گفتگوی سکوت با سکوت "جلال حاجی زاده", ...ادامه مطلب

  • سالروز تولد

  • ای زنی که صُبحانهٔ خورشید، در پیراهن توستپیروزی عشق نصیبِ تو باد."احمد شاملو"+5 فروردین سالروز تولدم, ...ادامه مطلب

  • به تو فکر میکنم...

  • روزها کتاب می‌خوانم، چای می‌خورم؛به تو فکر می‌کنم ...فیلم می‌بینم، سینما می‌روم تلفن‌های کاری‌ام را جواب می‌دهم ؛به تو فکر می‌کنم ...قدم می‌زنم ، خرید می‌کنمبرای دختر کوچک همسایه دست تکان میدهم ؛به تو فکر می‌کنم ...پشت ترافیک می‌مانم ،به تو فکر می‌کنم ...شب‌ها اما ، فقط به تو فکر می‌کنم ..."حنانه اکرامی"+ با تمام سادگی خیلی پیچیده عاشقتم...  , ...ادامه مطلب

  • وقتی تو نیستی...

  • وقتی تو نیستی ... شادی کلام نامفهومی ست ! و «دوستت می‌ دارم» رازی‌ ست، که در میان حنجره‌ ام دق می‌کند و من چگونه بی‌ تو نگیرد دلم؟ اینجا که ساعت وآیینه و هوا به تو معتادند... "حسین منزوی", ...ادامه مطلب

  • جمعه های بی تو

  • از جمعه هاي بي تو چه دلگير ميشومجانِ خودم ز جانِ خودم سير ميشومبا هر نفس كه ميكشم اقرار ميكنماز اين نبودنت به خدا پير ميشوم  گر با دلِ خراب رسيدم به محضرتچون كه فقط به دست تو تعمير ميشوماز اينكه انتظا, ...ادامه مطلب

  • تولدم

  • وبلاگی از شِن و مِه من در این آبادی پی چیزی می گشتم تولدم پنجم فروردین تولدم بود... و من سرباز...  مریض... دلتنگ...  نوشته شده در جمعه هجدهم فروردین ۱۳۹۶ساعت 19 توسط احسان | | ,تولدم ...ادامه مطلب

  • تو کجایی...

  • گلِ من تو کجایی؟ در گستره‌ی بی‌مرزِ این جهان تو کجایی؟ -من در دوردست‌ترین جای جهان ایستاده‌ام: کنارِ تو. -تو کجایی؟ در گستره‌ی ناپاکِ این جهان تو کجایی؟ -من در پاک‌ترین مُقامِ جهان ایستاده‌ام: بر سبزه‌شورِ این رودِ بزرگ که می‌سُراید برای تو... "احمد شاملو",تو کجایی کیوسک,تو کجایی سهراب,تو کجایی,تو کجایی شاملو,تو کجایی محسن نامجو,تو کجایی گل نرگس,تو کجایی بانو,تو کجایی در گستره,تو کجایی سیروان,تو کجایی که ببینی ...ادامه مطلب

  • بی تو...

  • بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است شعر هم بی تو به بُغضی اَبَدی زنجیر است   آنچنان می فِشُرَد فاصله راه نَفسم که اگر زود ، اگر زود بیایی دیر است   رَفتنت نقطه ی پایانِ خوشی هایم بود دلم از هَرچه و هَر کَس که بگویی سیر است   سایه ای مانده زِمن بی تو که در آینه هَم طرح خاکستریش گُنگ ترین تصویر است   خواب دیدم که برایم غزلی می خواندی دوستم داری و این خوب ترین تعبیر است   کاش می بودی و با چشم خودت می دیدی که چگونه نفسم با غمِ تو درگیر است   تارهای نَفسم را به زمان می بافم که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است   "سوگل مشایخی",بی تو مهتاب شبی,بي تو,بی تو مهتاب شبی باز,بی تو,بی تو ای صاحب زمان,بی تو میمیرم,بي تو مهتاب شبي باز,بی تو هرگز,بی تو امیر عظیمی,بیتوته ...ادامه مطلب

  • هر هشت روز هفته دلم مبتلای تو

  • مَردی پیاده آمده تا روستای تو شعری شکفته روی لبانش برای تو آورده لهجه های پُر از دود شهر را آرامشستشو بدهد در صدای تو یک استکان طراوت گل های تازه دم یک لقمه آفتاب سحر ناشتای تو هر چار فصل، دامن چل تکه ات بهار ! هر هشت روز هفته دلم مبتلای تو! در کوچه باغ های نشابور و "باغرود" پیچیده ماجرای من و ماجرای تو گه گاه اگر که سر به هوا می شوم چه عیب؟ گه گاه می زند به سرِ من هوای تو! جسم مرا بگیر و در خود مچاله کن خواهد چکید از بدنم چشم های تو ! ! ! این ردّ کفش نیست، نشان تعجب است روییده وقت رفتنت از ردّ پای تو...   "علیرضا بدیع",هر هشت روز هفته دلم مبتلای تو ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها